به گزارش فایننشال تایمز، پوتین در حال حاضر غرب را علیه خود متحد کرده است. پوتین اولین ظالمی نیست که آرزوی صلح را با بزدلی اشتباه می گیرد. او در عوض خشم مردم غرب را برانگیخته است. نتیجه این تجاوز طیف وسیعی از تحریم ها علیه روسیه است که به همان اندازه که قابل توجیه است، چشمگیر است.
نمودار ترکیب جغرافیایی دارایی‌های روسیه به درصد
پوتین ممکن است خطرناک‌ترین مردی باشد که تا به حال وجود داشته است. او مشغول بازگرداندن امپراتوری از دست رفته روسیه است، بی‌تفاوت به سرنوشت مردم خود و بالاتر از همه، ارباب یک نیروی هسته‌ای عظیم. با این حال مقاومت، هر چند مخاطره آمیز، ضروری است. برخی اصرار خواهند داشت که اقدامات پوتین تقصیر غرب و بالاتر از همه نتیجه تصمیم آن برای تمدید ناتو است. قضیه برعکس است. پوتین به ما یادآوری کرده که چرا کشورهایی که شناخت بهتری از حکومت روسیه داشتند از گسترش ناتو ناامید بودند. او همچنین نشان داده است که چرا اروپا به یک مرز دفاعی نیاز داشت. تراژدی برای اوکراین این است که در سمت اشتباه این خط قرار گرفته است. این کشور خطری برای روسیه ایجاد نمی‌کرد، جز آنکه می‌خواست آزاد و عضو ناتو باشد که این خود تهدیدی برای روسیه بود.
نمودار سقوط ارزش روبل در برابر دلار پس از آغاز جنگ اوکراین
تحریم‌ها اغلب بی اثر هستند. ایالات متحده در 22 فوریه بازار ثانویه بدهی‌های دولتی را تحریم کرد. آلمان در همان روز صدور گواهینامه خط لوله گازی بحث برانگیز نورد استریم 2 را به حالت تعلیق درآورد. در 24 فوریه، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر اعضا توانایی روسیه را برای انجام معاملات با ارزهای خارجی محدود کردند. و دو روز بعد، تعدادی از بانک‌های روسیه از شبکه پرداخت سوییفت حذف شدند، دارایی‌های بانک روسیه مسدود شد و تراکنش با بانک مرکزی ممنوع شد.
تجزیه و تحلیل کامل موسسه مالی بین المللی همه اینها را خلاصه می‌کند: “ما انتظار داریم تحریم‌های اعمال شده در روزهای اخیر تأثیر شگرفی بر سیستم مالی روسیه و همچنین کل کشور داشته باشد.” سهم بزرگی از 630 میلیارد دلار ذخایر مایع کشور بی مصرف خواهد شد. بانک مرکزی در حال حاضر مجبور به افزایش دو برابری نرخ بهره بوده است که در بانک‌ها اجرا می‌شود. به استثنای انرژی، اقتصاد به طور قابل ملاحظه‌ای منزوی خواهد شد.
نمودار سقوط بازار سهام روسیه در روز ۲۴ فوریه
همه عواقب بر عهده روسیه نخواهد بود. هزینه‌های نفت و گاز برای مدت طولانی افزایش خواهد داشت و فشار تورم جهانی را تشدید می‌کند. قیمت مواد غذایی نیز افزایش خواهد یافت. اگر روسیه صادرات انرژی خود را قطع کند (با هزینه گزافی برای خودش)، اختلال حتی شدیدتر خواهد بود. گاز طبیعی روسیه 9 درصد از انرژی ناخالص موجود در منطقه یورو و اتحادیه اروپا را تولید می‌کند. اما زمستان، فصل بیشترین نیازها، در حال سپری شدن است.
فراتر از این اثرات نسبتاً خاص، ترکیب جنگ، تهدیدات هسته‌ای و تحریم‌های اقتصادی به شدت عدم اطمینان را در جهان افزایش می‌دهد. تصمیم گیری در مورد چگونگی تشدید سیاست‌های پولی برای بانک‌های مرکزی دشوارتر خواهد بود. همین امر در مورد دولت‌هایی که سعی می‌کنند ضربه‌های ناشی از شوک‌های انرژی را مهار کنند نیز صادق است.
نمودار افزایش قیمت نفت خام در هر بشکه
در بلندمدت، اثرات اقتصادی ژئوپولتیکی خواهد شد. اگر نتیجه یک شکاف عمیق و طولانی بین غرب و یک بلوک با مرکزیت چین و روسیه باشد، اختلافات اقتصادی نیز به دنبال خواهد داشت. همه سعی می‌کنند وابستگی خود را به شرکای متخاصم و غیرقابل اعتماد کاهش دهند. در چنین دنیایی، سیاست بر اقتصاد غلبه دارد. در سطح جهانی، اقتصاد دوباره پیکربندی خواهد شد. اما در زمان جنگ، سیاست همیشه بر اقتصاد غلبه دارد.
سیاست‌های اروپا مطمئناً بیشتر تغییر خواهد کرد. گام بزرگی توسط آلمان برداشته شده است، زیرا این کشور تشخیص داده است که موضع این کشور پس از جنگ سرد اکنون غیرقابل تغییر نیست. این کشور باید به قلب یک ساختار امنیتی قدرتمند اروپایی تبدیل شود که بتواند از خود در برابر روسیه محافظت کند. این باید شامل تلاش عظیمی برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه نیز باشد. به شکلی غم انگیز، اروپا باید بداند تا زمانی که دونالد ترامپ پوتین را یک “نابغه” می‌داند، ایالات متحده متحد قابل اعتمادی نخواهد بود. بریتانیا به نوبه خود باید بپذیرد که همیشه یک قدرت اروپایی خواهد بود. این کشور باید عمیق‌تر خود را متعهد به دفاع از این قاره، بالاتر از همه متحدان اروپای شرقی خود کند. همه اینها نیاز به حل و فصل مسائل و هزینه دارد.
نمودار افزایش قیمت گازطبیعی به یورو در هر مگاوات ساعت
در این دنیای جدید، موقعیت چین نیز یک نگرانی اصلی خواهد بود. رهبری این کشور باید درک کند که حمایت از روسیه اکنون با روابط دوستانه با کشورهای غربی ناسازگار است. اگر چین تصمیم به تکیه بر محور جدیدی از اقتدارگرایان بی‌تفاوت علیه غرب بگیرد، باید شکاف اقتصادی جهانی را دنبال کند. کسب و کارها باید به این موضوع توجه داشته باشند.
ما نمی‌توانیم کسانی را که جنگ را شروع کرده‌اند یا کسانی را که از آن حمایت می‌کنند، ببخشیم. خاطرات گذشته خودمان باید ما را از این کار منع کند. ما در یک تضاد ایدئولوژیک جدید هستیم، نه بین کمونیست‌ها و سرمایه داران، بلکه بین استبداد طرفداران بازگشت سرزمین‌ها به مرزهای قبلی و لیبرال دموکراسی. از بسیاری جهات، این خطرناک‌تر از جنگ سرد خواهد بود. پوتین دارای قدرت کنترل نشده و خودسرانه است. تا زمانی که او در کرملین است، جهان خطرناک خواهد بود. مشخص نیست که آیا این امر در مورد شی جین پینگ چین نیز صادق است یا خیر. اما هنوز ممکن است بفهمیم که متاسفانه اینطور است.
این درگیری با مردم روسیه نیست. ما هنوز باید به آنها امیدوار باشیم که رژیم سیاسی شایسته‌ای سهم آنها در تمدن ما باشد. این درگیری با رژیم آنهاست. روسیه به عنوان کشوری منفور که توسط یک گانگستر اداره می‌شود ظاهر شده است. ما نمی‌توانیم با چنین همسایه‌ای در صلح و امنیت زندگی کنیم. این تهاجم نباید پابرجا بماند، زیرا موفقیت آن همه ما را تهدید خواهد کرد. ما در دنیای جدیدی هستیم. ما باید این را درک کنیم و بر اساس آن عمل کنیم.
