شرکت مشاوره انرژی سلوشن در جدیدترین گزارش خود به بررسی « ۴ تصور رایج اما نادرست در بخش انرژی » پرداخته است.
اشتغال «بالا» در صنایع پتروشیمی و پالایش؟!
اشتغال بالای صنعت پالایش و پتروشیمی به عنوان رکنی در توجیه سرمایهگذاری در این صنایع محسوب شده و میشود. اما از منظر ایجاد اشتغال به ازای تولید یک واحد محصول، این صنایع در پایینترین جایگاهها در میان صنایع تولیدی قرار میگیرند.
همچنین درحالی که عمده اشتغالزایی مربوط به بخش پایین دستی است، بیش از ۸۰درصد از تولید محصولات پتروشیمی ایران از نوع محصولات بالادستی است. باتوجه به سرمایهبر بودن این صنایع، واضح است که عمده نیروی کار در دوره احداث این نوع پروژهها به کار میرود.
«نابرابری یکسان» در برخورداری مردم از یارانه «همه» حامل های انرژی؟!
تصوری رایج این است که در همه حاملها، «نابرابری در برخورداری از یارانه» به یک میزان وجود دارد. اما بر اساس سبد هزینه دهکهای شهری در سال ۹۹، «نابرابری» کمتری در گاز و برق نسبت به بنزین وجود دارد. اگرچه نسبت هزینه دهک دهم به اول در بنزین، بیش از ۸.۵ برابر است اما در گاز تنها ۲.۱ و در برق ۱.۷ برابر است.
«هر» نوع صادرات پتروشیمی جلوگیری از خام فروشی است؟!
یک تصور رایج این است که صادرات محصولات پتروشیمی در هر حالتی سود اقتصادی بالاتری از صادرات مستقیم گاز (خام فروشی) دارد. موضوعی که با دادههای عملکرد ۱۰ ساله صادرات گاز و دو محصول اصلی پتروشیمی ایران (متانول و اوره) همخوانی ندارد.
عایدی حاصل از صادرات ۱ متر مکعب اوره در یک دهه اخیر، حدود ۲.۳ سنت بالاتر از گاز طبیعی بوده، اما عایدی حاصل از صادرات ۱ متر مکعب متانول، حدود ۶.۸ سنت پایین تر از گاز طبیعی بوده است.
معمای پرمصرفی خانوارهای ایرانی
سرانه مصرف انرژی در خانههای ایرانی حدود دو برابر میانگین جهانی است. سرانه مصرف گاز از بسیاری از کشورهای منتخب بالاتر بوده و در واقع دلیل پرمصرفی خانوارها نیز همین موضوع است. اما در مصرف سایر حاملها از جمله برق خانوارهای ایرانی در حدود میانگین جهانی و از بسیاری از کشورهای منتخب مصرف پایینتری دارند.
مصرف انرژی خانوار تابع معیارهایی نظیر شرایط اقلیمی، فناوریهای در دسترس، سطح رفاه خانوار و دسترسی به حاملهای مختلف انرژی بوده است. بنابراین اظهارنظر در خصوص پرمصرفی یا کم مصرفی خانوارها باید با لحاظ این عوامل صورت بگیرد.